به این فکر افتاده ایم که .... درزندگیمان کنکاش کنیم؟....ایمانمان را...تقوایمان را....نگرشمان را.... محک بزنیم؟... بیایید مقداری در اعمال ورفتارمان تامل کنیم.....چقدر کلاممان رنگ خدا دارد ؟چقدر به کلام اهل بیت(ع) نزدیک است؟.....؟
آیا درآنچه که می گوییم خدا را درنظر میگیریم ، یا خود را؟.....منافع دین خدا را درنظر میگیریم.. یا منافع خود را؟...... همین زبانی که خداوند به ما عطا فرموده چشم ...دست....پا....فکر.....روز قیامت ازما به درگاه خدا شاکی می شوند! ... اگر آنچنان که او میخواهد به کارشان نبندیم...پناه برخدا
خوشا به حال آنان که زبانشان ...فکرشان ..و...به غیر از یاد خدا و جز برای خدا به حرکت درنمی آید ....
....بیاییم تنها چند لحظه به سبک زندگی مان بنگریم ببینیم آیا رنگ وبویی احساس میکنیم؟....؟ رنگ وبوی او که مولایمان میخوانیمش .... کسی که زندگی خود را وقف دیگران حتی آنهایی که ولایتش را قبول نداشتند..میکرد...
آیا وقتی برای فرزندانمان انواع وسایل رنگارنگ و.... میخریم .... وگاهی بلا استفاده هم میمانند....چشم نیمه بازمان نمی بیند کودکی را که درآرزوی داشتن تنها یک جفت کفش اشک آرزویش چشمانش را همچون در غلطان درخشان مینماید....آیا نمیبینیم که دوخواهراز یک مانتو ....از یک چادر....ازیک کیف...آن هم به نوبت اسفاده میکنند....آیا نمیبینیم پدری را که اشک خجالت میریزد که نمیتواند شکم گرسنگان سرایش را......سبحان الله....
آیا تاکنون درکوچه وبازاردیدهاید مردی 45 ساله ....35ساله....50ساله....ویا آن پیرمرد قامت خمیده 70 وچند ساله چند جفت جوراب وچند قوطی کبریت را کف پیاده رو پهن کرده به امید اینکه بتواند شب هنگام که قدم بر خانه میگذارد اگر دخترکش به استقبالش آمد بجای اشک نداری و دلشکستکی لبخندی برلبهایش بیفتد.آیا وقتی برسر سفره رنگارنگمان می نشینیم یاد مان هست که صاحب همین سفره مارا نظاره گراست ..... آیا شکر نعمتش را بجا می آوریم....هر چند اگر تا قیامت سجده شکر کنیم نخواهیم توانست شکر تنها یک نعمتش را بجا بیاوریم......
جا دارد قدری عمیق بیاندیشیم............................!!!!!
......... رنگ و بوی خدا در زندگی ما چقدر است؟؟؟
امیدکه اگراثرگذاشت درالتماستان به حضرت دوست از یاد مبارکتان نروم...